میرعماد زیر لایه هایشهر
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۶۹۸۹۷
در یکی از کوچههای شمال شرقی میدان نقش جهان، مسجد کوچک مقصودبیک قرار دارد که کتیبه سر در آن سال ۱۰۱۰ هجری قمری را نشان میدهد و در ضلع شرقی صحن آن مقبرۀ منسوب به میرعماد حسنی قزوینی قرار دارد که سنگ قبر آن کتیبه ای ندارد و اشعاری به صورت حجاری شده بر دیوار شرقی این آرامگاه دیده میشود.
به گزارش خبرنگار ایمنا، میرمحمد بن حسین حسنی سیفی قزوینی ملقب به عمادالملک و مشهور به میر، خوشنویس بزرگ ایرانی در دوران شاه عباس اول و از سادات حسنی بود که سال ۱۰۲۴ هجری قمری به قتل رسید و مدفن منسوب به وی در ضلع شرقی صحن کوچک مسجد مقصودبیک قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم تحقیقات تهران درخصوص درباره اینکه تا چه اندازه میتوان این مقبره را به میرعماد منسوب کرد، به خبرنگار ایمنا میگوید: تمام شواهد و گفتههای شاگردان میرعماد حسنی قزوینی نشان میدهد قبر میرعماد در مسجد مقصود بیک قرار دارد.
این باستان شناس بااشاره به وضعیت فعلی این آرامگاه میافزاید: اگر با زندگی میرعماد آشنا باشید میدانید که میرعماد به دست مقصودبیک کشته شده است که در آن زمان دشمنی و اختلاف بین شاه عباس و میرعماد منجر به صدور قتل میرعماد شد چراکه میر عماد در دربار حضور داشت و بسیار مورد توجه شاه عباس قرار داشت و این موضوع باعث شد توسط خوشنویسان دیگر از جمله رضا عباسی مورد حسادت و بدگویی قرار بگیرد وردنتیجهی همین حسادتها بود که شاه عباس دستور قتل میرعماد را صادر کرد، اما سپس گفته شد که میر عماد در راه منزل به حمام کشته شد و ما فکر میکنیم که منظور از این حماما باید حمام مقصودبیک باشد که تا چند سال پیش بقایای آن در محله مقصودبیک وجود داشت و به احتمال زیاد میرعماد در همین نزدیکیها کشته شده است.
وی تصریح میکند: قبری که امروز در مسجد مقصوددبیک واقع است هنوز مورد کاوشهای باستان شناسی نگرفته و درواقع یک صورت قبری بدون کتیبه و بدون نوشته است که در مسجد قرار دارد و از گذشته شهرت دارد که این مقبره متعلق به میر عماد است.
جعفری زند ادامه میدهد: البته بنده فکرمی کنم بعضی صحبتها درمورد کشته شدن میرعماد دروغ است مانند این نکته که میگویند وقتی میرعماد کشته شد کسی جرأت نمیکرد جنازهی ایشان را تا چند روز جمع کند و تکه تکه اش کرده بودند؛ اگر چنین بوده باشد بنابراین نباید هم اجازه میدادند در همان مسجدی که کشته شده است دفن شود! ولی در نوشتهها آمده است که شاه عباس در این مورد اظهار بی اطلاعی کرده و حتی بزرگان و شاهزادگان را برای شرکت در مراسم ایشان فرستاده بوده است.
این باستان شناس گفت: انجمن ملی در حکومت گذشته در مواردی که درخصوص مقابر افرادی شک داشته است اقدام به باز کردند قبرها میکردند و افراد را از شواهد موجود میشناختند مانند فردوسی، ابن سینا و نادرشاه که درباره مقبره آنها شک و تردید وجود داشت و درنهایت کاوش باستان شناسی انجام شد و از جمجعه نادرشاه و ضربهای که با تبر بر سرشان خورده بود او را شناختند.
ضرورت احیای مقبره میرعمادوی به خوش نویسان هم دوره میرعماد اشاره کرده و میگوید: معروف ترین خوشنویس زمان ایشان علیرضا عباسی است که تمام کتیبههای مساجد اصفهان، کارهای ایشان است و همین موضوع عاملی برای کدورت بین علیرضا عباسی و میرعماد شد چرا تمام کتیبهها به علیرضا عباسی میشد و شاید رقابتی که بین علیرضا عباسی و میر عماد وجود داشت سبب قتل ایشان شد که البته به ایشان تهمت هم زدند که سُنی است در صورت که میرعماد، سید حسنی بود و در آثار به جامانده از ایشان ازمیان خلفای چهارگانه جز علی از فرد دیگری را نام نبرده است.
این باستان شناس ادامه میدهد: میر عماد یک انسان صوفی مسلک بوده است، یک مقدار مغرور بود و اهل چاپلوسی و زبان بازی نبود و از این موضوع برای دشمنی استفاده کردند و او را نزد شاه عباس به صورت دیگری جلوه دادند که باعث شد شاه عباس دستور قتل ایشان را بدهد.
جعفری زند خاطرنشان میکند: سال گذشته در کشور تاجیکستان جشنوارهای برای میرعماد راه اندازی کرده و از تمام هنرمندان فارسی زبان دعوت شد ولی متأسفانه این موضوع که در رابطه با بزرگداشت میر عماد اتفاق افتاد در ایران بازتابی نداشت. یکی از اساتیدی که در این کنگره شرکت کرده بود به من گفت «زمانی که به آنجا رفتم و گفتم قبر میرعماد در اصفهان است آنها میخواستند دست من را ببوسند که ما خبر نداشتیم اصلاً همچین چیزی است و ما میخواهیم به آنجا برویم.»
وی اضافه میکند: من چندین بار در شورای شهر مطرح کردهام کهاین قبر را سر و صورت دهیم زیرا در هر زمانی که برای مشاهده مقبره میرویم درب مسجد بسته است و یا باید زمان نماز باشد که درها باز شود اما حتی آن زمان هم دسترسی کامل وجود ندارد، حتی این مقبره سنگ قبری هم ندارد و فقط دو سنگ آنجا قرار دارد که ابیاتی روی آنها نوشته شده است ولی در ارتباط با اینکه قبر میرعماد است چیزی نوشته نشده است.
این باستانشناس تأکید میکند: میرعماد یک شخصیت بسیار مهم است، ما نمیدانیم قبرهای رضا عباسی، خاندان امامی و یا علی نقی کجا است اما میرعماد را میدانیم پس میتوانیم قبر ایشان را به صورت آبرومندی بدون آنکه به مسجد آسیبی زده شود احیا کنیم.
کد خبر 537741منبع: ایمنا
کلیدواژه: ميراث فرهنگي حفاظت از میراث فرهنگی میر عماد شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق علیرضا عباسی شاه عباس میر عماد کشته شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۶۹۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود
بنیعباس در آغاز کار به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما حضرت خلافتی که از مسیر بنی عباس و آدمکشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نپذیرفت. این یکی از تفاوتهای ائمه با دیگران است که دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشستی با عنوان «امام صادق(ع) و مسئله حکومت» طی سخنانی افزایش تعداد شیعیان در زمان امام صادق (ع) و سیره آن حضرت در مواجه با قیامهای آن دوران پرداخت.
بخشهایی از سخنان این استاد دانشگاه را میخوانید:
ولادت امام صادق(ع) در سال 80 هجری و شهادت ایشان در سال 148 هجری رخ داد. از سال 83 تا 132، مصادف با دوره بنی امیه و خلفای ستمگری است که البته بعد از هشام، بنی امیه دچار ضعف شده و در سال 132، بنی امیه با کشته شدن مروان حمار ساقط میشود.
نکته مهم این است که دوره ضعف بنیامیه برای امام صادق (ع) بسیار مغتنم بود چون آنها دیگر نمیتوانستند فشار زیادی به امام بیاورند لذا امام صادق(ع) هم از سقوط بنی امیه و هم تثبیت بنی عباس، نهایت استفاده را کردند چون فرصت ارزشمندی برای ایشان رخ داد.
گسترش مکتب شیعه در دوران امامت امام صادق (ع)
در زمان امام صادق(ع) تعداد شیعیان زیاد شد در حالیکه این تعداد مثلاً در زمان امام حسن (ع) کم بود تا جایی که فرزندان آنها حتی امکان ازدواج با شیعه را نداشتند. بنی عباس، سالها از هر راهی حتی راههای غیرشرعی و خدعه و نیرنگ استفاده کردند تا بتوانند بنیامیه را کنار بگذارند. آنها از روایات نبوی نیز سوء استفاده میکردند و حتی شروع به کشتار سادات کردند.
بنابراین لازم است این دشمنان اهل بیت (ع) را به خوبی بشناسیم که البته افراد بیسوادی نبودند و بسیاری از آنها از جمله مهدی، هادی و هارون، محدث بودند و برخی از آنها با علما مناظره میکردند.
کار قرآنی در شمار مبارکترین کارهای اسلامی و جهادی است
بنیعباس، موقع روی کار آمدن به امام صادق (ع) پیشنهاد پذیرش خلافت دادند اما امام(ع)، خلافتی که از مسیر بنی عباس و از راه آدمکشی، جنایت، دروغ و خدعه به دست بیاید را نمیتواند بپذیرد چون اگر پیشنهاد آنها را میپذیرفت چه جوابی در قبال تاریخ داشت؟ این از تفاوتهای ائمه ما با دیگران است که قدرت برای آنها موضوعیتی ندارد و دنبال این نیستند که تحت هر شرایطی به قدرت برسند و آن را حفظ کنند.
اگر امام حسن (ع) صلح کرد به این دلیل بود که اگر چنین کاری انجام نمیداد تشیع از بین میرفت هرچند که برخی از افراد، او را به خوار کردند شیعیان متهم کردند اما این سیاستی مثبت از جانب ایشان بود. بنابراین نباید سیاسیکاری به معنای منفی انجام دهیم چراکه واقعیت این است که خلافتی که از مسیر بنیعباس به دست بیاید مشروع نیست. از سوی دیگر مردم آماده پذیرش چنین چیزی از جانب امام صادق (ع) نبودند.
قیامهای سادات حسنی علیه عباسیان
بنده تعجب میکنم که سر کلاس درس، برخی دانشجویان میگویند در چنین شرایطی هدف وسیله را توجیه میکند اما شهید بهشتی میگوید، با استفاده از پلکان حرام، کسی به پشت بام حلال نمیرسد. مطلب دیگر اینکه قیامهای سادات حسنی علیه عباسیان را در آن دوران شاهد هستیم که میگفتند اینها دروغ گفتند و خدعه و نیرنگ به کار بردند و اسم اهل بیت(ع) را آوردند و عنوان ما را غصب کردند بنابراین قدرت باید در دست خاندان علی باشد نه آل عباس. البته امام صادق(ع) در قیامهای محمد نفس زکیه و برادرش ابراهیم شرکت و همراهی نمیکند.
بعد از واقعه عاشورا، برخی گمان کردند تنها درسی که میشود از حسین بن علی(ع) گرفت فقط مبارزه مسلحانه است که زیدیه نمونه بارز آنهاست اما مگر امام حسین (ع) در تمام زندگیاش فقط قیام مسلحانه داشته است؟ این انسان، 57 سال عمر کرد و بیست سال از آن را در صلح با معاویه بود.
چه کسی گفته است در هر شرایطی باید قیام کرد؟ ما باید ببینیم آیا چنین قیامی، نتیجهای در پی دارد؟ امام حسین(ع) وقتی مشاهده کرد خلافت در حال تبدیل به سلطنت است قیام کرد و شهید شد. بنابراین مسیری که ائمه ما رفتند ادامه فکر و فرهنگ و معرفت حسینی بود اما مسیری که زیدیه در پیش گرفت این بود که در هر حالی باید قیام کرد و این منطقی نیست لذا امام صادق(ع) قیام زید را تأیید نکرده است.
اسرار موفقیت امام صادق (ع) در تقویت بنیانهای وحدت امت اسلام
پشتوانه معرفتی در قیامها
خط امام در آن زمان خط قیام نبود در حالیکه زیدیه میگفتند امامی که در خانه بماند و درس بگوید به درد نمیخورد. آنها میگفتند جعفر بن محمد، اعتقادی به جهاد ندارد در حالیکه امام صادق(ع) میگفتند من به جهاد اعتقاد دارم اما علم خودم را در کنار جهل آنان نمیگذارم. در قیام فخ در زمان امام کاظم(ع)، یکصد سید به شهادت رسیدند اما آیا در مکه و در حرم خدا، کسی قیام میکند آن هم در مقابل لشکر عباسی؟ بنابراین قیامهای بدون معرفت، کور و بیهدف و سطحی، اثری در پی ندارد.
زمانی که زیدیان وارد قیام شدند از نظر فقهی وابسته به مکتب ابوحنیفه شدند. خود زید میگفتند امام صادق (ع) فقط در احکام، امام ماست. آنها در کلام یعنی عقاید نیز وابسته به معتزله شدند چون باز هم از اهل بیت(ع) فاصله گرفتند. پشت هر قیامی باید یک معرفت باشد مثلاً انقلاب اسلامی بر اساس پشتوانه معرفتی ولایت فقیه شکل گرفت لذا موفق شد.
فرض کنید اگر شرایط مهیا بود و امام صادق(ع) در دوران پس از بنیامیه به خلافت میرسید آن وقت چه اتفاقی میافتاد؟ در روایت شریفی از امام صادق آمده است بنی امیه و بنی عباس نمیخواهند دین را در جامعه رواج دهند. حال آیا امام صادق اگر به قدرت میرسید میتوانست با استفاده از همان روشها، دین را در جامعه ترویج کند؟ در این صورت چه تفاوتی بین امام صادق (ع) و بنی امیه وجود دارد؟ شیخ صدوق در کتاب شریف «الخصال» این حدیث را نقل کرده است و نکات مهمی هم در آن وجود دارد.
گفته شده آنهایی که بالاترند باید بر آنهایی که پائینتر هستند آسان بگیرند و با مدارا رفتار کنند. سپس به این داستان اشاره میشود که شخصی مسلمان میشود و سپس دوست مسلمانش به او میگوید برویم نماز صبح بخوانیم و پس از نماز میگوید حالا تعقیبات نماز را بخوانیم، سپس شروع به مباحثه میکنند تا اینکه نزدیک نماز ظهر و عصر میشود، این روند ادامه پیدا میکند تا اینکه نوبت به نماز مغرب و عشاء میشود. طرف ناراحت میشود و میگوید این چه دینی است که شما دارید؟
امام صادق (ع) میگوید این گونه نکنید چون باعث میشود مردم از دین زده شوند. این کاری است که بنی امیه انجام داده و با شمشیر با مردم سخن میگفتند اما ما نباید تصویری خشن از اسلام به نماش بگذاریم. در سکانس آخر فیلم «محمد رسول الله» از مصطفی عقاد که مربوط به فتح مکه است ابوسفیان میگوید این پیروزی از قلبها وارد شد نه از دیوارها.
انتهای پیام/